۱۳۸۹ خرداد ۷, جمعه

نگاهی دیگرگونه به پشت صحنه ی اخبار چند روز اخیر: عقب نشینی مخفی کودتاچیان در حلقه ی ارعاب

  سگ هاری که در شرف حمله قرار دارد، هرگز از غریدن و دندان نشان دادن به حریف دست بر نمی دارد.  چه که بروز دادن کوچک ترین نشانه ی آشکار ضعف همان و دریده شدن توسط حریف همان!  حریف هوشمند، امّا، وضعیت واقعی جانور وحشی را نه از غرش سهمگین و دندان های خونین، که از نحوه ی گام برداشتن او در می یابد.  غرش و خروشی که همراه با گامی به عقب باشد، شاید توسط ناظری دور یا کور، نشانی از قدرت و صلابت به نظر برسد، ولی از دید حریفی هوشمند چیزی جز یک عقب نشینی نیست.  

  از این منظر نگاهی به دو خبر از اقدامات روزهای اخیر حکومت می اندازیم.  خبر نخست این است:  عبدالحمید ریگی، متهم به آدم ربایی، قتل و ترور، و برادر عبدالمالک ریگی رهبر گروه «تروریستی» جندالله اعدام شد.  خبر در ظاهر یک خبر غیرسیاسی و کاملا  قضایی است: تروریستی خونخوار به سزای اعمال وحشیانه ی خود رسیده است.  اما اگر به یاد بیاوریم که حکم اعدام عبدالحمید ریگی سال گذشته صادر شده بود، و به یاد بیاوریم که قبلا دو بار قرار بود به اجرا دربیاید و به دلایل واهی به تعویق افتاد و حتی یک بار هم خبر اعدامش منتشر و به فاصله ی کمی تکذیب شد، و به یاد بیاوریم که برادر وی نیز چهار ماه پیش دستگیر شده و طبعا در این مدت هیچ اقدام جدیدی توسط این دو نفر انجام نشده، و مهم تر از همه به یاد بیاوریم که در ایران هیچ خبر مهمی از سوی حکومت، کاملا اقتصادی، کاملا فرهنگی، یا کاملا قضایی نیست، می توانیم این خبر را از زاویه ای متفاوت و در سلسله ی اخبار مرتبط با جنبش سبز تحلیل کنیم.
  حکومت کودتا از بعد از حوادث روز عاشورا، اعدام و تهدید به اعدام را به عنوان آخرین تیر ترکش خشونت ورزی به کار گرفته است.  در روزهای منتهی به راهپیمایی 22 بهمن 88، حکومت تلاش کرد این حربه را به عنوان تهدیدی بازدارنده،  و با نزدیک کردن مرحله به مرحله ی حلقه ی دار به گلوی جنبش سبز پیش ببرد.  تنگ شدن حلقه ی اعدام می بایست از افرادی که به زعم حکومت برچسب های «بدنام» داشته و کم ترین همدلی را در افکار عمومی بر می انگیزند آغاز شده و با ارزیابی عکس العمل افکار عمومی گام به گام به سمت قلب جنبش سبز پیش می رفت: نخست احسان فتاحیان، زندانی کردی که مدارکی مبنی بر شرکت او در فعالیت مسلحانه توسط رژیم ارائه می شد، اعدام می گردد (به طور موازی محاکمه ی فعالین جنبش دستگیر شده در روز عاشورا آغاز می شود).  در گام بعدی محمدرضا علی زمانی و آرش رحمانی پور، افرادی که ارتباط با یک تشکل «بدنام» و «تروریست» دیگر به آن ها نسبت داده می شود - ولی «از قضا» در دادگاه های حوادث پس از انتخابات ظاهر شده اند - اعدام می شوند (به طور موازی حکم اعدام برای «تعدادی از اغتشاشگران دستگیر شده در روز عاشورا»، بدون این که نامی از آن ها به میان بیاید صادر می شود).  در مرحله ی نهایی پیش از برگزاری راهپیمایی حکم اعدام تعدادی از بازداشت شدگان روز عاشورا رسما اعلام شد و نهایتا راهپیمایی برگزار گردید.  در این جا در قصد ندارم در خصوص احتمال اثربخشی این زنجیره ی ارعاب در حضور نهایی جنبش سبز در روز 22 بهمن قضاوتی بکنم، اما آن چه مسلم است، برآورد کودتاچیان از فضای جامعه -درست یا غلط- اعتماد به نفس لازم جهت تنگ کردن تدریجی حلقه ی دار بر گلوی جنبش را به آنان داده بود.
  همان طور که انتظار می رفت روند مشابهی با نزدیک شدن به هفته ی پایانی خرداد ماه و احتمال قدرت نمایی مجدد خیابانی جنبش سبز، توسط دستگاه ارعاب کودتا آغاز گردید.  این بار نخست خبر تایید حکم اعدام محمد علی حاجی آقایی و جعفر کاظمی، از دستگیر شدگان حوادث پس از انتخابات، دیگر بار با برچسب های «بدنام» ِ «محاربه» و «ارتباط با منافقین» اعلام شد و ده روز بعد، پنج زندانی به چوبه ی دار آویخته شدند.  این زندانیان نیز برچسب های «کرد»، «تروریست» و «بمب گذار» را بر پیشانی داشتند.  تا این مرحله سناریوی تنگ کردن حلقه ی دار طبق برنامه پیش می رود، اما از لحظه ی اعلام خبر اعدام، رشته از چنگال کودتاچیان خارج می شود:  اعدام فرزاد کمانگر، شیرین علم هویی و سه زندانی دیگر چنان موج عاطفی همدلی و اعتراضی گسترده ای را در کل جامعه ی داخل و خارج کشور بر می انگیزد که هدف کودتاچیان به ضد خود بدل می گردد.  موج «وحشت» تبدیل به امواج «همدلی» و «خشم» می گردد.  شدت و گستردگی عکس العمل منفی نسبت به این اعدام ها، به اعتقاد من، به گونه ای بود که تا مدتی امکان هر نوع اقدام شدیدتر با کلیدواژه های «اعدام» و «جنبش سبز» را از کودتاچیان سلب کرده است.  خبر اعدام عبدالحمید ریگی در این چارچوب قابل تفسیر است:  اعدام یک «تروریست مسلح» که کوچکترین برچسبی در ارتباط با جنبش سبز با خود ندارد، به باور من، یک عقب نشینی آشکار از روند از پیش برنامه ریزی شده ی تنگ کردن حلقه ی اعدام هاست که دستگاه اطلاعاتی و رسانه ای کودتا با دستپاچگی و صرفا جهت خالی نماندن عریضه از واژه ی «اعدام» در این مقطع به اجرا در آورده است، چرا که این دستگاه «هار»، توقف کامل روند اعدام را مترادف با خودکشی سیاسی ارزیابی می کند.

  خبر دوم در این رابطه، تجمع هواداران دولت در مقابل دادستانی و درخواست آن ها برای محاکمه ی «سران فتنه» است.  این خبر نیز شاید در وهله ی نخست، یکی از اقدامات متعدد در زمینه سازی برای دستگیری رهبران جنبش به نظر برسد، اما قرار دادن آن در کنار سایر اخبار مرتبط و تحلیل آن در چارچوب مدل فوق روند دیگری را نشان می دهد:  در روند تنگ کردن حلقه ی محاصره حول رهبران جنبش، نخست عضو شورای نگهبان، موسوی را رسما محارب می خواند.  سپس دادستان تهران او را تلویحا تهدید به محاکمه می کند.  در مرحله ی بعد خبر دستگیری محافظ ارشد او منتشر شده و همزمان نامه ی 175 نماینده ی مجلس با درخواست صریح دستگیری «سران فتنه» انتشار می یابد.  تا این جا روند امور طبق برنامه و با تنگ کردن تدریجی حلقه ی محاصره پیش می رود.  در این جا نیز، امّا، فضای عمومی جامعه چنان ملتهب و تهدیدآمیز است که ورق بر می گردد:  در یک عقب نشینی بزرگ، رئیس قوه ی قضائیه صراحتا اقدام نمایندگان مجلس در «زمینه سازی» برای دستگیری رهبران جنبش سبز را تقبیح کرده و تلویحا بر امکان پذیر نبودن این اقدام در فضای فعلی جامعه صحه می گذارد.  در نهایت آخرین اقدام کودتاچیان در این زنجیره، یعنی تجمع «مردمی» مقابل دادستانی، را در این چارچوب می توان یک عقب نشینی آشکار دیگر تلقی کرد.  در حقیقت با روندی که کودتاچیان در پیشروی به سوی هدف دستگیری سران جنبش پیش گرفته اند، هر خبری کم تر از احضار موسوی، کروبی یا خاتمی -دست کم به عنوان فرد مطلع- به دادگاه، یک عقب نشینی به حساب می آید.  نمایش ضعیف «تجمع مردمی» نه تنها در چارچوب عام، که حتی در مقایسه با درخواست 175 نماینده ی مجلس شورای اسلامی نیز یک عقب نشینی مبتذل است.  سگی که پارس کرد، باید حمله کند.  اگر بعد از پارس کردن، به عنوان اقدام بعدی تنها به دندان نشان دادن اکتفا کند، قدم بعدی او لاجرم فرار خواهد بود!

۱۳۸۹ خرداد ۲, یکشنبه

شمارش معکوس تا سالگرد تولد جنبش سبز - بخش دوم: چند نکته و پیشنهاد جهت اطلاع رسانی در خارج اینترنت و بین اقشار مختلف مردم

چنان که در دو یادداشت قبلی مطرح شد، مهم ترین اولویت جنبش در این روز ها اطلاع رسانی است و کلید طلایی موفقیت راهپیمایی های خردادماه، در اطلاع رسانی خارج از محدوده ی آشنایان با جنبش سبز است.  اطلاع رسانی بین آنانی که هنوز مهم ترین رسانه ی مورد اتکایشان صدا و سیمای جمهوری اسلامی است و بنابر این به قرارها، بیانیه ها، بروشورها و کلا شور و هیجانی که این روزها در اینترنت، یا در دانشگاه ها برافروخته شده است دسترسی کم تری دارند.  عوض کردن عکس پروفایل فیس بوک، گذاشتن لوگو در وبلاگ و امثال این اقدامات بسیار خوب است اما قطعا کافی نیست.  اگر در روز 20 خرداد چشم باز کنیم و ببینیم اینترنت سبز سبز است و خیابان خاکستری، فرصت بسیار بزرگی را از دست داده ایم!

در این راستا چند پیشنهاد کوچک را که بعضا قبلا جزئیات آن ها توسط سایر دوستان مورد بحث قرار گرفته، در این یادداشت طرح و جمع بندی می کنم.

1- شعارنویسی و نشانه نویسی سبز:  این روش از موثر ترین روش های فضاسازی در جامعه است، اما در عین حال بعضا ممکن است همراه با ریسک هایی نیز باشد.  در کنار شعار نویسی موارد زیر که دارای اثربخشی مشابه یا حتی بیش تر هستند و ریسک کم تر، پیشنهاد می شوند.
2- برچسب ها:  یکی از پیشنهادات درخشان، بسیار موثر و بسیار کم ریسک است.  برچسب های کوچک با شعار های جنبش و علامت V که پشت صندلی تاکسی ها، اتوبوس ها، تلفن های عمومی، کنار شیشه ی وسایل نقلیه، داخل مترو و هر جای دیگر که احتمال توقف مردم برای مدتی وجود داشت و توجه شان جلب می شود.
3- کوپن ها: یک پیشنهاد تکمیلی برای برچسب ها: شعارهای جنبش یا بروشورهای ساده ی سیاه سفید را به صورت کاشی کاری در یک کاغذ A4 (مثلا 4-10 کادر مربعی یا نواری یکسان در هر صفحه) توسط فوتوشاپ یا حتی Word کپی کرده و پس از پرینت با قیچی ببرید و این کوپن های کوچک را آماده داشته باشید.  این کوپن ها را می توان در موقعیت های زیر پخش کرد:
  • گذاشتن آن ها روی صندلی تاکسی، اتوبوس و مترو، در هنگام نشستن، طوری که وقتی مسافر بعدی می نشیند ناچار باشد آن را بردارد.
  • ریختن یک دسته از آن ها در کف اتوبوس یا کف واگن مترو در ایستگاه های خیلی شلوغ وقتی بین جمیعت فشرده ای از مسافرین ایستاده ایم (مثلا ایستگاه امام خمینی ایده آل است، چون هم اگر ایستاده باشیم و بین ده ها نفر پرس شده باشیم، بدون جلب توجه می توانیم کوپن ها را کف زمین بریزیم و هم این که اقشار بسیار متنوعی از مردم گذرشان به این ایستگاه می افتد).
  • قراردادن آن ها در پیشخوان مغازه ها و ساندویچی های شلوغ پایین شهر.  با خوردن یک فلافل ششصد تومنی (البته شنیدم منقرض شده) تو ساندویچی های بازار و مولوی به راحتی می توان بروشورها را به سمع و نظر تعداد زیادی از قشر دور از اینترنت رساند.  شلوغی و رفت و آمد و بهداشت(!) این نوع مکان ها معمولا جوری است که بدون جلب توجه می توان این کار را کرد و معمولا قبل از آمدن مشتری بعدی کسی هم آن را «تمیز» نخواهد کرد!!
4- CD و DVD تصویری:  ترجیحا VCD که احتیاطا توسط هر کسی از هر قشری قابل خواندن باشد.  VCD های حاوی فیلم های جنبش، بیانیه های تصویری یا multimedia های ساده ی تبلیغاتی.  حتی یک slide show ساده هم می تواند اثربخش باشد.  این CD ها نیز تقریبا هم سایز کوپن ها بوده و دقیقا در همان مکان ها می توان آن ها را پخش کرد یا «جاگذاشت».
5- بلوتوث:  بلوتوث فیلم ها، بروشورها و شعارها در مترو نیز یکی از گزینه های بسیار موثر است که بحث آن در جاهای دیگر مفصلا انجام شده است.

به یاد داشته باشیم که تاکسی، اتوبوس، مترو و مغازه ها و ساندویچی های ناف بازار، در این برهه از هزار اینترنت و ماهواره و تلویزیون برای برقراری ارتباط با قشر خاکستری جامعه موثرترند!




۱۳۸۹ خرداد ۱, شنبه

ماجرای شازده کوچولو و میخواره و دنباله!





  وضعیت اخیر سایت دنباله در داغ شدن لینک های دوران دوم زمین شناسی و کسب اعتبارهای نجومی برخی دوستان با سرعت نور، مرا شدیدا یاد فصلی از داستان شازده کوچولو می اندازد که در آن شازده کوچولو با میخواره ای دیدار می کند. 

  بنده تضمین می کنم که هیچ ضرر جانی، مالی، حیثیتی، سیاسی، امنیتی و عقیدتی متوجه مان نمی شود اگر قبل از ارسال لینک و دادن رای، یک نفس عمیق کشیده و یک دور هدف خود از فعالیت در این سایت مرور کنیم.  در این خصوص دو سناریو وجود دارد:


سناریوی الف- مردان آهنین
س1- چرا به دنباله می آییم؟
ج  1- برای این که لینک هایی را که ارزش خواندن داشته و ممکن است خودمان به تنهایی وقت یا بخت یافتن همه ی آن ها را نداشته باشیم بخوانیم.
س2- چرا لینک می گذاریم؟
ج  2- برای این که فکر می کنیم آن لینک ارزش خواندن داشته و دوست داریم دیگرانی که ممکن است خودشان به تنهایی وقت یا بخت یافتن آن لینک را نداشته باشند، آن را بخوانند.
س3- چرا رای می دهیم؟
ج  3- برای این که کمک کنیم لینک هایی که ارزش خواندن داشته به چشم تعداد بیش تری از دیگرانی که ممکن است خودشان به تنهایی وقت یا بخت یافتن آن لینک را نداشته باشند برسد.
س4- چرا سعی می کنیم اعتبارمان را بالا ببریم؟
ج  4- برای این که بتوانیم لینک های بیش تری بگذاریم و رای های بیش تری بدهیم.
س5- چرا دوست داریم لینک ها و رای های بیش تری بدهیم؟
- ر.ک. ج 2 و ج 3


سناریوی ب- تعطیلات در ونیز
س1- چرا به دنباله می آییم؟
ج  1- برای این که اعتبارمان بالا برود.
س2- چرا سعی می کنیم اعتبارمان بالا برود؟
ج  2- برای این که بتوانیم لینک های بیش تری بگذاریم و رای های بیش تری بدهیم. 
س3- چرا دوست داریم لینک ها و رای های بیش تری بدهیم؟
ج  3- برای این که اعتبارمان بالاتر برود!!


راستی راستی که این آدم بزرگ ها خیلی خیلی عجیبند -بعضا- !!

۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۰, پنجشنبه

شمارش معکوس تا سالگرد تولد جنبش سبز - بخش اول: اهمیت اطلاع رسانی

   با نزدیک شدن به فرصت یک راهپیمایی خیابانی دیگر، باز موج شور و هیجان مبارزه خیز گرفته و به همان میزان بازار ارائه ی پیشنهادات و راهکار ها برای برگزاری هر چه موثر تر روزهای موعود سالگرد تولد جنبش سبز نیز بالا گرفته است.  در یادداشت قبلی حساسیت و اهمیت تمرکز بر اطلاع رسانی خارج از اینترنت را در این سه هفته ی باقی مانده مستندا مورد بحث قرار دادم.  در این جا می خواهم به این سوال بپردازم که چه نوع اطلاع رسانی، در چه راستاهایی، و از چه روش هایی منجر به حصول بهترین نتیجه خواهد شد.

   طرح های متعددی این روزها در بالاترین و دنباله ماوس به ماوس می چرخد.  برخی خلاق، برخی پیچیده، برخی رادیکال، برخی بلندپروازانه، و در این میان برخی هم بدون شک انحرافی و دستپخت خوش آب و رنگ برادران سایبری!  از آن جایی که فرصت بسیار تنگ است و انرژی و وقت نیروهای جنبش نیز نامحدود نیست، انتخاب بهترین استراتژی اطلاع رسانی در این مقطع حیاتی است. آرزوی طلایی حکومت این است که در این فرصت چندین طرح متفاوت و متنافر همزمان مطرح شوند و نیروهای جنبش در اصطکاک پرش از این طرح به آن طرح و مباحثات فرسایشی کاملا هرز برود و نهایتا 3 روز مانده به تظاهرات، جنبش در خلاء اطلاع رسانی مناسب و با سردرگمی بین 3-4 استراتژی خام باقی مانده باشد و آن گاه تحت فشار روانی و احساسی، یک استراتژی اشتباه -یا حتی بدتر از آن، چند استراتژی ناهمگون- را انتخاب کند (اتفاق نامبارکی که در 22 بهمن 88 رخ داد).  آن روز است که شکست و سرخوردگی دیگری-هر چند موقت- برای جنبش، و پیروزی جدیدی -هر چند کاذب- برای کودتاچیان معزّز رقم می خورد.  

  طرح های موجود برای اطلاع رسانی همگی در سه هدف قابل دسته بندی هستند:
1- طرح هایی که قصد فضاسازی و القای روحیه و انرژی مثبت در طبقات مختلف مردم و انتقال حس زنده بودن و پویایی جنبش سبز را دارد.
2- طرح هایی که قصد اطلاع رسانی در خصوص نفس وقوع تظاهرات در 22 و 25 خرداد را دارد.
3- طرح هایی که به جزئیات چگونگی انجام تظاهرات در روزهای موعود می پردازد (از قبیل هماهنگ کردن مسیر راهپیمایی، تدارک تحصن و اعتصاب، اشغال صدا و سیما، سفر به ماه پس از پایان وقت اداری و ...)

من شدیدا معتقدم که در این مقطع زمانی به هیچ وجه نباید انرژی خود را روی طرح های دسته ی سوم قرار دهیم.  این امر چندین دلیل اساسی دارد:
1- هر نوع بحث زودهنگام در خصوص نحوه ی برگزاری راهپیمایی حریف را برای مقابله آماده تر و ما را از حربه ی غافلگیری دور تر می کند.
2- این نوع طرح ها ماهیتا بیش ترین آسیب پذیری را به دخالت نفوذی های سایبری دارند.  چرا که ذاتا سبب بحث و مجادله و دو دستگی می شوند و خوراک بسیار خوبی برای تفرقه افکنی نیروهای کودتا و فرسایش انرژی مفید فکری جنبش هستند.
3- محتمل است که موسوی و کروبی خودشان در روزهای آخر استراتژی غافلگیرانه ای را رو کنند (اعلام زود هنگام و هماهنگ این دو عزیز در انجام راهپیمایی و سپس سکوت آن ها در خصوص مکان و مسیر آن، تجربه ی راهپیمایی های پیشین و این حقیقت که این نخستین راهپیمایی اعلام شده، ولی خارج از سایه ی مناسبت های دولتی است، این احتمال را تقویت می کند) و در این صورت، مباحثات و پیشنهادات زودهنگام در این خصوص ممکن است «بسوزد».

بر این اساس، پیشنهاد من این است که ما دست کم تا 3-4 روز مانده به روز موعود تمام نیروی خود -تاکید می کنم: تمام نیروی خود را- صرفا روی اطلاع رسانی و تزریق روحیه در خصوص نفس وقوع تظاهرات در 22 و 25 خرداد متمرکز کنیم.  این راه حل از سوی دیگر دارای محاسن بارز و چشمگیر زیر است:
1- از پراکندگی انرژی جلوگیری کرده و همه ی نیرو را روی یک استراتژی ساده و تضمین شده سرمایه گذاری می کند.
2- کوچک ترین خدشه ای به قدرت غافل گیری جنبش وارد نمی کند.  (شعار نویسی های گسترده و جمله ی ساده ی «وعده ی ما 22 خرداد» کوچک ترین اطلاعات جدیدی در دست کودتاچیان قرار نمی دهد، ولی در عوض اثر گسترده ای در بسیج یک جمعیت میلیونی دارد)
3- امکان تفرقه افکنی و القای طرح های انحرافی را از نیروهای سایبری کودتا می گیرد. (هر کسی چه تندرو، چه کندرو؛ چه اصلاح طلب، چه برانداز؛ چه موسوی دوست، چه موسوی ستیز، می تواند درکمال میل بنویسد «مرگ بر دیکتاتور» و «22 خرداد میلیونی»)
4- چون طرح یک طرح پایه است، مانند آجرهای یک شکل و بی شماری است که طرح های پیچیده ی دیگر را روی آن می توان ساخت.  (اگر جمعیتی میلیونی از اقشار مختلف در جریان رخداد تظاهرات قرار گرفته و آماده ی حضور باشند، آن گاه می توان به راحتی استراتژی های جزئی تر را هم مطرح کرد.  در واقع ما یک جمعیت تضمین شده خواهیم داشت که با آن بسته به موقعیت در آن روز و لحظه، ممکن است هر یک از کارهای متنوع پیشنهاد شده را انجام داد، اعم از تحصن، تسخیر، تعمیر، و تقطیر)


بنابر این به نظر من بسیار حیاتی است که در مقطع حاضر تمام تلاش خود را منحصرا معطوف به نفس اطلاع رسانی، شعار نویسی و خبررسانی در خصوص نفس وقوع تظاهرات در 22 و 25 خرداد نماییم.  یقین داشته باشید که اگر جمعیت میلیونی و تضمین شده بسیج شود، جزئیات در روزهای آخر و حتی به طور طبیعی در خود خیابان روشن می شوند.  یک حضور ضعیف و کم جمعیت، امّا، حتی با سازمان دهی میلیمتری و برنامه ریزی ثانیه به ثانیه هم راه به جایی نخواهد برد.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۸, سه‌شنبه

یک مقایسه و یک هشدار: کم تر از یک ماه تا روز واقعه! وقت آن نیست که از گردش های مجازی کم کرده و به تلاش های خارج از فضای اینترنت بیفزاییم؟

تظاهرات روز قدس را شاید بتوان موفق ترین قدرت نمایی برنامه ریزی شده جنبش سبز تحت فشار امنیتی کودتاچیان به شمار آورد.  مقایسه ای بین الگوهای رفتاری کودتاچیان، اقدامات و مواضع سران جنبش سبز، و اقدامات و سازمان دهی های بدنه ی جنبش در هفته های منتج به روز قدس و هفته های اخیر منتج به 22 خرداد 89، به خوبی می تواند آشکار کند که در هر جبهه (کودتاچیان و جنبش سبز) و در هر زمینه، چه اقداماتی در هفته های اخیر شدید تر از هفته های منتج به روز قدس، و چه اقداماتی ضعیف تر بوده است.

 چنان که در ضمیمه ی این مقاله به طور مستند و مشروح اشاره خواهد شد، رفتارهای کودتاچیان در هر دو مناسبت از الگوهای مشابهی پیروی کرده است.  این الگوها را می توان در چارچوب های زیر دسته بندی کرد:
1- سخنان رهبر جمهوری اسلامی
2- تهدیدهای رسمی مقامات قضایی و امنیتی علیه بدنه جنبش
3- تهدید مستقیم یا غیر مستقیم به دستگیری سران جنبش
4- دستگیری ها، صدور احکام و اجرای احکام (ارعاب های پیشگیرانه ی رسمی)
5- ترور ها و برخوردهای غیر رسمی با فعالین جنبش (ارعاب های پیشگیرانه ی غیر رسمی) 
6- آزاد سازی ها و امتیاز دادن های صوری به قصد ایجاد تردید و دو دستگی و نیز در چارچوب سیاست چماق و هویج
7- جنجال سازی های غافلگیرانه جهت انحراف افکار و نیروها (جنجال های بین المللی، ترورهای داخلی، اقدامات غافلگیرانه ی پیش بینی نشده)

اقدامات حمایتی و ترغیبی از سوی جنبش در راستای برگزاری راهپیمایی، در سوی مقابل، در الگوهای زیر قابل دسته بندی هستند:
1- دعوت مستقیم سران جنبش به راهپیمایی
2- اظهار نظرها، دیدارها و مواضع حمایتی رهبران و چهره های شاخص جنبش
3- اقدامات حمایتی سایر چهره ها و سازمان های جهانی و داخلی از جنبش

4- فشارهای جهانی بر جمهوری اسلامی

5- موج سازی ها و برنامه ریزی های بدنه ی جنبش در سطح اینترنت
6- برنامه ریزی ها و فعالیت های بدنه جنبش خارج از محدوده ی اینترنت

مقایسه نحوه ی اجرای الگوهای فوق در هفته های منتج به راهپیمایی روز قدس با هفته های جاری منتج به 22 خرداد 89 (جهت مقایسه ی مشروح به ضمیمه ی مقاله مراجعه کنید) حاکی از آن است که در طرف کودتاچیان تقریبا تمام تلاش های قدیمی و اکثرا با قدرت و سرعت بیش تری در حال انجام هستند.  در سمت سران جنبش نیز فعالیت ها، اعلام مواضع، و دعوت ها، بسیار صریح تر و قدرت مند تر از روزهای منتج به روز قدس انجام شده اند.  نکته ی بسیار مهمی که در این مقایسه متوجه می شویم و توجه فوری به آن نقش حیاتی در برگزاری موفقیت آمیز تظاهرات روز 22 و احتمالا 25 خرداد 89 خواهد داشت این است که برخلاف هفته های منتج به روز قدس، در حال حاضر اکثر فعالیت های بدنه جنبش محدود به فضای مجازی باقی مانده است و اقدامات عملی در خصوص هماهنگی و اطلاع رسانی خارج از فضای اینترنت حتی از بازه ی زمانی راهپیمایی روز قدس نیز ضعیف تر و پراکنده تر به نظر می رسد.  بازدهی و اثربخشی تلاش های مجازی اخیر در شکل دهی به گردهمایی های موثر و چشم گیر خیابانی، زمانی افت هشدارآمیز خود را نشان می دهد که به سازماندهی اینترنتی گسترده ی تظاهرات در نمایشگاه کتاب و نتایج ضعیف و ناچیز آن در فضای غیر مجازی، به عنوان یک نمونه نگاهی داشته باشیم (به جدول ضمیمه مراجعه نمایید). نظر به این که اقدامات کودتاچیان مشخصا شدیدتر و با گام تندتری از بازه ی منتج به روز قدس انجام می شود و سران و شخصیت های شاخص جنبش نیز حجت را با اعلام صریح و چندباره ی مواضع و دعوت ها تمام کرده اند،  اقدام عاجل در خصوص اطلاع رسانی و هماهنگی خارج از اینترنت در این فرصت کم تر از یک ماه باقی مانده بسیار عاجل و حیاتی به نظر می رسد.  این هشدار به ویژه زمانی حیاتی تر به نظر می آید که  توجه کنیم که کودتاچیان ارعاب ها، دستگیری ها، ترورها و تهدید سران جنبش را در یک ماه مانده به تاریخ تظاهرات کنونی، تا جایی پیش برده اند که دفعه ی پیشین تا حدود یک هفته قبل از راهپیمایی جرات آن را نیافته بودند.  قدر مسلم این سه هفته فرصت «اضافه» را نیز به بطالت نخواهند گذراند!!


______________________________________________________________________________________

ضمیمه 1:
سیر طبقه بندی شده ی وقایع منتج به راهپیمایی روز قدس
تاریخ واقعه
27 شهریور 88
تاریخ نخستین خبر مرتبط با واقعه
8 شهریور 88
کروبی: روز قدس قدرت مردم را می‌بینید  (19 روز قبل از راهپیمایی)


اقدامات انجام شده در سمت کودتاچیان

1- سخنان رهبر جمهوری اسلامی
4 شهریور 88

20 شهریور 88


2- تهدیدهای رسمی مقامات قضایی و امنیتی علیه بدنه جنبش
10 شهریور 88

11 شهریور 88


3- تهدید مستقیم یا غیر مستقیم به دستگیری سران جنبش
11 شهریور 88

16 شهریور 88

17 شهریور 88

17 شهریور 88

17 شهریور 88

21 شهریور 88

21 شهریور 88

21 شهریور 88


4- محدودیت ها، دستگیری ها، صدور احکام و اجرای احکام (ارعاب های پیشگیرانه ی رسمی)
13 شهریور 88

13 شهریور 88

14 شهریور 88

15 شهریور 88

15 شهریور 88

16 شهریور 88

16 شهریور 88

17 شهریور 88

17 شهریور 88

17 شهریور 88

21 شهریور 88

24 شهریور 88

24 شهریور 88

25 شهریور 88

26 شهریور 88

26 شهریور 88


5- ترور ها و برخوردهای غیر رسمی با فعالین جنبش (ارعاب های پیشگیرانه ی غیر رسمی)
10 شهریور 88


6- آزاد سازی ها و امتیاز دادن های صوری به قصد ایجاد تردید و دو دستگی و نیز در چارچوب سیاست چماق و هویج
4 شهریور 88

7 شهریور 88

8 شهریور 88

9 شهریور 88

16 شهریور 88

21 شهریور 88

22 شهریور 88

24 شهریور 88

24 شهریور 88


7- جنجال سازی های غافلگیرانه جهت انحراف افکار و نیروها (جنجال های بین المللی، ترورهای داخلی، اقدامات غافلگیرانه ی پیش بینی نشده)
22 شهریور 88

26 شهریور 88


اقدامات انجام شده در سمت جنبش

1- دعوت مستقیم سران جنبش به راهپیمایی
8 شهریور 88

23 شهریور 88

23 شهریور 88

23 شهریور 88

24 شهریور 88

24 شهریور 88

26 شهریور 88


2- اظهار نظرها، دیدارها و مواضع حمایتی رهبران و چهره های شاخص جنبش
4 شهریور 88

6 شهریور 88

7 شهریور 88

8 شهریور 88

13 شهریور 88

14 شهریور 88

15 شهریور 88

18 شهریور 88

20 شهریور 88

23 شهریور 88

23 شهریور 88

23 شهریور 88

26 شهریور 88


3- اقدامات حمایتی سایر چهره ها و سازمان های جهانی و داخلی از جنبش
13 شهریور 88

14 شهریور 88

15 شهریور 88

15 شهریور 88

18 شهریور 88

22 شهریور 88

23 شهریور 88

25 شهریور 88


4- فشارهای جهانی بر جمهوری اسلامی
7 شهریور 88

15 شهریور 88


5- موج سازی ها و برنامه ریزی های بدنه ی جنبش در سطح اینترنت
8 شهریور 88

9 شهریور 88

22 شهریور 88

25 شهریور 88

25 شهریور 88

25 شهریور 88

26 شهریور 88

26 شهریور 88


6- برنامه ریزی ها و فعالیت های بدنه جنبش خارج از محدوده ی اینترنت
9 شهریور 88

22 شهریور 88

25 شهریور 88

25 شهریور 88

25 شهریور 88

26 شهریور 88

26 شهریور 88

26 شهریور 88

26 شهریور 88

26 شهریور 88

26 شهریور 88




ضمیمه 2:
سیر طبقه بندی شده ی وقایع منتج به راهپیمایی 22 خرداد پیش رو
تاریخ واقعه
22 خرداد 89
تاریخ نخستین خبر مرتبط با واقعه
6 اردیبهشت 89


اقدامات انجام شده در سمت کودتاچیان

1- سخنان رهبر جمهوری اسلامی



2- تهدیدهای رسمی مقامات قضایی و امنیتی علیه بدنه جنبش
11 اردیبهشت 89

22 اردیبهشت 89


3- تهدید مستقیم یا غیر مستقیم به دستگیری سران جنبش
5 اردیبهشت 89

20 اردیبهشت 89

25 اردیبهشت 89


4- محدودیت ها، دستگیری ها، صدور احکام و اجرای احکام (ارعاب های پیشگیرانه ی رسمی)
5 اردیبهشت 89

5 اردیبهشت 89

10 اردیبهشت 89

10 اردیبهشت 89

15 اردیبهشت 89

17 اردیبهشت 89

17 اردیبهشت 89

19 اردیبهشت 89

20 اردیبهشت 89

20 اردیبهشت 89

25 اردیبهشت 89

25 اردیبهشت 89

26 اردیبهشت 89

26 اردیبهشت 89

27 اردیبهشت 89


5- ترور ها و برخوردهای غیر رسمی با فعالین جنبش (ارعاب های پیشگیرانه ی غیر رسمی)
13 اردیبهشت 89


6- آزاد سازی ها و امتیاز دادن های صوری به قصد ایجاد تردید و دو دستگی و نیز در چارچوب سیاست چماق و هویج
25 اردیبهشت 89

26 اردیبهشت 89


7- جنجال سازی های غافلگیرانه جهت انحراف افکار و نیروها (جنجال های بین المللی، ترورهای داخلی، اقدامات غافلگیرانه ی پیش بینی نشده)
8 اردیبهشت 89

13 اردیبهشت 89

16 اردیبهشت 89

19 اردیبهشت 89

21 اردیبهشت 89

26 اردیبهشت 89


اقدامات انجام شده در سمت جنبش

1- دعوت مستقیم سران جنبش به راهپیمایی
6 اردیبهشت 89

8 اردیبهشت 89

9 اردیبهشت 89


2- اظهار نظرها، دیدارها و مواضع حمایتی رهبران و چهره های شاخص جنبش
5 اردیبهشت 89

8 اردیبهشت 89

9 اردیبهشت 89

10 اردیبهشت 89

13 اردیبهشت 89

13 اردیبهشت 89

14 اردیبهشت 89

14 اردیبهشت 89

16 اردیبهشت 89

19 اردیبهشت 89

20 اردیبهشت 89

21 اردیبهشت 89

21 اردیبهشت 89

22 اردیبهشت 89

22 اردیبهشت 89

26 اردیبهشت 89

26 اردیبهشت 89


3- اقدامات حمایتی سایر چهره ها و سازمان های جهانی و داخلی از جنبش
5 اردیبهشت 89

9 اردیبهشت 89

10 اردیبهشت 89

17 اردیبهشت 89

18 اردیبهشت 89

20 اردیبهشت 89


4- فشارهای جهانی بر جمهوری اسلامی
8 اردیبهشت 89

11 اردیبهشت 89

11 اردیبهشت 89

12 اردیبهشت 89

13 اردیبهشت 89

19 اردیبهشت 89


5- موج سازی ها و برنامه ریزی های بدنه ی جنبش در سطح اینترنت
2 اردیبهشت 89

11 اردیبهشت 89

13 اردیبهشت 89

14 اردیبهشت 89

21 اردیبهشت 89

21 اردیبهشت 89

21 اردیبهشت 89

21 اردیبهشت 89

21 اردیبهشت 89

21 اردیبهشت 89

21 اردیبهشت 89

19 اردیبهشت 89

10 اردیبهشت 89

25 اردیبهشت 89


6- برنامه ریزی ها و فعالیت های بدنه جنبش خارج از محدوده ی اینترنت
9 اردیبهشت 89

11 اردیبهشت 89

11 اردیبهشت 89

20 اردیبهشت 89

20 اردیبهشت 89

21 اردیبهشت 89

22 اردیبهشت 89

21 اردیبهشت 89